- دور بینی
- دیدن اشیا دور مقابل نزدیک بینی، عاقبت اندیشی
معنی دور بینی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه دور را بیند مقابل نزدیک بین، چشمی که دور را بیند مقابل نزدیک بین، عاقبت اندیش، دستگاهی که برای رویت اجسام دور (رصد کردن ستارگان یا رویت مناظر زمین) بکار رود. یا دور بین عکاسی دستگاهی که برای ایجاد تصویر واضح از شی یا شخص بکار رود. کلیه دستگاههای عکس برداری مشتملند بر: عدسی که تصویر را تشکیل میدهد، اطاق تاریک که عدسی در آن نصب شده، شاسی یا قرقره های فیلم که صفحه حساس روی آن قرار گیرد، دریچه نور که برای تنظیم و تغییر زمان عکس برداری بکار میرود، پایه که دستگاه روی آن بطور ثابت نصب میشود. یا دوربین نجومی دوربین آسمانی دستگاهی است که برای مشاهده اجرام فلکی و ستارگان آسمان بکار میرود. یا عینک دوربین عینکی که بوسیله آن نقاط نسبتا دور واضح دیده شود
دو تا دیدن هر شی احولی، دو رویی منافق نفاق
دیدن از دور، در پزشکی حالت چشم که دور را بهتر از نزدیک ببیند، کنایه از دوراندیشی
Farsightedness
дальнозоркость
Weitsichtigkeit
далекозорість
dalekowzroczność
hipermetropia
ipermetropia
hipermetropía
hypermétropie
verziendheid
rabun jauh
بعد النّظر
दूरदृष्टि
רוחקְוִי
hipermetropi
kuona mbali
สายตายาว
দূরদৃষ্টি
دوربینی
پایان نگری پسین بینی عمل آخر بین عاقبت اندیشی
غرور و تکبر
بنظر نیک در جهان وجهانیان نگریستن مقابل بدبینی، اعتقاد باین که جهان پر از لطف و صفا و سعادت است مقابل بد بینی
کار دانی کار شناسی، (تد زنان) کار عمل: (مرده شورت ببرد با این کار بینیت)
دیدن گوهر، گوهر شناس جواهر شناس، تمیز نیک از بد
خوش بین بودن
Optimism
оптимизм
Optimismus